کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۲: تا نگارم رای رفتن می زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا نگارم رای رفتن می زند عشقش آتش در دل من می زند هجر او خون دل من می خورد وصل او می بیند و تن می زند می خورم سیلیّ محکم از غمش ایمه، سیلی چه؟که گردن می زند خطّ و رخسارش تو پنداری کسی غالیه در برگ سوسن می زند ماه در شب دیده یی خرمن زده؟ روز و شب بر ماه خرمن می زند گر دلم ز درای رخسارش رواست راستی را رای روشن می زند آنچه من با یار سنگین دل کنم عشق او با من همین فن می زند من گریبانم می درم از دست او او همان دستم بدامن می زند چشم او بر دوستان تیغ جفا گویی اندر روی دشمن می زند لابۀ ما در دل سنگین او باد پنداری بر آهن می زند کمال الدین اصفهانی