کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۸: ز رویت دسته گل می توان کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز رویت دسته گل می توان کرد ز زلفت شاخ سنبل می توان کرد ز قدّ چفتۀ من در ره عشق بر آب دیده ام پل می توان کرد ز نوک غمزۀ تو بی محابا سزا در دامن گل می توان کرد ز اشک و چهره در عشقت همه سال بسیم و زر تجمّل می توان کرد نمی شاید سپردن دل بزلفت نه نیز از وی تغافل می توان کرد نه چون غنچه دهن در می توان بست نه افغان همچو بلبل می توان کرد بزلف کو برو آهسته بنشین همه روز این تطاول می توان کرد دلم بر دست و سر می پیچد از من چه گویی این تحمّل می توان کرد بدشنامی دلم را شاد می دار که باری این تفضّل می توان کرد کمال الدین اصفهانی