کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶: اهل تو بازار گوهر بشکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اهل تو بازار گوهر بشکند زلف تو ناموس عنبر بشکند درّ دندان تو خون صف برکشد شکّر اندر قلب لشکر بشکند رنگ خون پیدا شود بر چهره ات چون صبا زلف ترا سربشکند هر که در بندد دری در کوی صبر حلقة زلف تو آن در بکشد پیش قدّ و خطّ تو نقّاش چین هر زمان پرگار و مسطر بشکند ز آرزوی آن دوتا مشکین رسن ماه نو خود را چو چنبر بشکند ترسم این سرها که دارد زلف تو توبت من بار دیگر بشکند هر که او در انتظار وصل تست روزگارش دل بغم در بشکند روزی از ناگه دل دیوانه ام در جهد وان مهر شکّر بشکند راستی را از تو باید خواست آب هرکه او را لقمه در بر بشکند از دهانت کام دل حاصل کند و ارزوی جان غم خور بشکند کمال الدین اصفهانی