کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳: بیمار فراق تو بحالیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیمار فراق تو بحالیست در دور تو عافیت محالیست در عهد تو کس نشان ندادست کآسود کیست پا وصالیست بر چهرۀ روزهای گیتی روز من تیره روز، خالیست رخ چون که و دل ز عشق جو جو هر عاشقی از تو در جوالیست در خشم شوی ز هر چه گویم ای دوست، مرا ز تو سوالیست بابنده چنینی یا ترا خود ز افسانۀ عاشقان ملالیست؟ از گردش چرخ هر زمانم بر دست غم تو گوشمالیست مه گفت: من و رخ تو، آری اندر سر هر کسی خیالیست می بر بندی به زر میان را با انکه چو من ضعیف حالیست کمال الدین اصفهانی