کمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۷: هر که اندر موسم گل همچو گل می خواره نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که اندر موسم گل همچو گل می خواره نیست آنچنان پندار کوخود در جهان یکباره نیست نرگس صاحب نظر تا دید احوال جهان اختیارش از جهان جز مستی و نظّاره نیت تا صبا شد حلّه باف و ابر شد گوهرفشان هیچ لعبت در جهان خالی ز طوق و یاره نیست گل ز بلبل طیره شد، زان جامه برخود پاره کرد زآنکه پر گویست و او را طاقت گفتاره نیست ساغر لاله اگر بشکست بر جای خودست زانکه جای کاسه بازی مغز سنگ خاره نیست از لب سوسن چو رنگ و بوی شیر آید همی پس برای چه چو غنچه بسته در گهواره نیست؟ نسترن بر گلبن و برگ شکوفه در هوا از طریق صورت الّا ثابت و سیّاره نیست از درون پیرهن رنگی ندارد حسن گل ز آنکه او را مایۀ خوبی بجز رخساره نیست گر جهد بیرون ز سنگ خاره آتش پاره ها لاله را از سنگ خاره جسته آتش پاره نیست در میان سرو و سوسن رطل می باید گران مجلس آزادگانرا از گرانی چاره نیست کمال الدین اصفهانی