ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۳۴۰ - گریختن کوش به خاوران
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سراسیمه لشکر همی تاخت کوش ز زخم منوچهر بی فرّ و هوش ز گرز گران استخوان کوفته دل و روزگارش بر آشوفته دل اندیشه ناک از منوچهر شاه به درگاه خواند آن دلاور سپاه سوی خاوران رفت و نیرنگ کرد زمانی مدارا، گهی جنگ کرد همه مهتران را به فرمانبری برآورد و کوتاه شد داوری چو آگاه شد قارن از کار او سپه کرد و شد سوی پیگار او به دشتی دو لشکر برابر شدند سوی دسته ی تیغ و خنجر شدند چو رزم آزمودند یکچند گاه شکن بود بر قارن رزمخواه گریزان به روم آمد از دست کوش نه با مرد زور و نه با اسب توش وزآن پس ز شاهان با دسترس چخیدن نیارست با کوش کس نه قارن دگر شد سوی جنگ او که سیر آمد از جنگ و نیرنگ او ایرانشاه