ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۲۷۶ - کوش در اندلس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو در باختر پنج سال دگر ببود و بگشت آن زمین سربسر سوی اندلس باز ره برکشید به دریا گذر کرد و کشور بدید چنان یافت آباد و خرّم که چین نبود آن چنان و نه ایران زمین که این اندلس کشوری دیگر است که دریای ژرفش به گرد اندر است که بحر محیط است تاریس نام نهاده بر او شهر و کشور به کام که دریا و خشکی دو راه اندر اوی که برتابد از هر دو ره دیو روی به افرنجه راهی ز دریای تند که کشتی نماید در آن راه کند به خشکی به عجلسکس آید ز راه به یک سوش و مرزان همی جایگاه به مرز خلایق درآیند نیز بسی مایه دار از پی سود و چیز چنین مرزها با همه مرز و بوم شمارد همی مرد دانا ز روم چو برگشت و آن مرز یکسر بدید به دیده همه روی کشور بدید به یک دست بر روم و دریا دگر همه شهرها خوب و ناکام کر هوای خوش و آبها چون گلاب خنکتر همان تابش آفتاب به چهره زن و مرد چون گُل به بار پُر از نرگس و نسترن جویبار همه باغ و راغش پر از نار و سیب زنان دلبر و کودکان دلفریب خوش آمدش، ویرانی آباد کرد همه کشور آباد خود شاد کرد ایرانشاه