ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۲۷۰ - باز گردانیدن مردم باختر از اندلس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فرستاد از آن پس منادیگران بدان کشور اندر کران تا کران که از مردم باختر هر که راه بجوید، بیاید به درگاه شاه چو آواز برشد به درگاه و کوی یکایک به درگاه کردند روی کشاورز و دهقان همان پیشه ور سوی کاخ کردند همی سربسر همی دادشان هرچه بایست شاه چنانچون بود در خور دستگاه کشاورز، گاو و خر و گوسفند همی بودشان جان و دل بهره مند به دهقان خراجش یله کرد نیز که از وی سه ساله نخواهند چیز همان پیشه ور را زر و سیم داد بدان شهرهاشان گسی کرد شاه ز دریا گذر کرد از آن سوی باز بیامد، بدید آن همه گنج و ساز به شهری ز مغرب اریله به نام فرود آمد آن خسرو شادکام از آن خواسته هرچه بُد نامدار ز بهر فریدون همه کرد بار چنانچون شنیدم نگویم فزون پر از بار شد ده هزاران هیون همه مایه ور جامه و سیم و زر همه مشک ناب و همه عود تر همه تخت با افسر و گوشوار همه گوهر اندر خور شهریار ایرانشاه