ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۲۴۴ - آمادگی چینیان برای ادامه ی جنگ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو بی شاه شد سوی شهر آن سپاه خروش آمد از کوی و بازارگاه سپاهی و شهری برآمد بهم گروهی ز شادی، گروهی ز غم خروشی برآمد ز ایوان کوش که زارا، یلا، شاه پولادپوش بتانش همه پرده برداشتند غریو از بر چرخ بگذاشتند ز خوبان همه شهر غلغل گرفت گل تازه و مشک و سنبل گرفت سپاهی و شهری شدند انجمن جوانان و پیران همه رایزن که ما از پس شاه چین چون کنیم وگر دیده و دل پُر از خون کنیم ز ما شهر نتوان ستد هیچ کس نگهداشت باید شب و روز و بس که مُردن به شهر از برِ شاه خویش به از زنده در دستبدخواه خویش ز بهر زن و بچّه و جان و چیز بکوشیم چندان که نیروست تیز برآن بر نهادند مردم دو بهر که رزم آورند و بدارند شهر به دروازه ها بخش کردند باز سپاهی و شهری که بُد رزمساز به دروازه ها لشکر انبوه شد ز جوشن سر باره چون کوه شد سری را سپردند از آن هر دری درفشی برافراخت هر سروری همه باره شد سرخ و زرد و بنفش ز بس گونه گون پرنیانی درفش ایرانشاه