ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۲۱۷ - چینیان و مکرانیان در پی گریختگان و پیروزی ایرانیان بر آنان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوی رزم شد کوش چون روز بود که بر دشمنان دوش پیروز بود سپاه و سپهبد ندیدند هیچ به تاراج کردند یکسر بسیچ سپه را همی گفت کوش سترگ که چندین که هستید خرد و بزرگ بتازید و لشکر بچنگ آورید نباید که ایدر درنگ آورید فراوان بگفت و نکردند کوش دل شاه جنگی برآمد بجوش برآشفت و ز آن جا سوی تخت شد چو لشکر ز تاراج پردخت شد دگر روز فرمود تا سی هزار ز لشکر سواران خنجر گزار پسِ دشمنان تاختن ساختند شتابان دو روز و دو شب تاختند رسیدند نزدیک آن یل سپاه که گاه رسیده شد از رزمگاه چو ایرانیان گردِ ره یافتند ز کار کمین تیز بشتافتند بیاراستند از دو رویه کمین گروهی کشیدند شمشیر کین سواران مکران و چین هم ز گرد بر ایشان فگندند اسب نبرد جهاندیده ایرانیان زود پشت بدادند و شمشیر و نیزه به مشت چو اسب از کمینگاه بگذاشتند سراسر همه روی برگاشتند کمین برگشادند یارانشان ز باران فزون تیربارانشان چنان هر دوان برهم آویختند که هم در زمان گل برانگیختند بکشتند چندان ز مکران و چین کز ایشان کشیدند یکباره کین از آن کینه کش لشکر کینه ساز دو بهره نیامد سوی کوش باز دژم گشت دارای چین زآن سپاه سوی تختشان هیچ نگشاد راه ایرانشاه