ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۱۷۶ - پیمان ستدن فرستاده ی طیهور از کوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز دریا چو بر شد فرستاده مرد همان گه ز پیش وی آهنگ کرد بیامد همه کوش را بازگفت دل کوش مانند گل برشکفت مر او را نهانی بسی چیز داد در نیکبختی بر او برگشاد چو روز آمد آن مرد رنجور را فرستاده ی شاه طیهور را بیاورد و بر کرسی زر نشاند بخوبی فراوان سخنها براند فرستاده از هول رخسار او وزآن هیبت زشت و دیدار او نه کرد آفرین و نه بردش نماز چو شوریده ای پیش او شد فراز فراوانْش بنواخت دارای چین چو ایمن شد از شاه، کرد آفرین پس آن نامه در پیش تختش نهاد چو نوشان سرِ نامه را برگشاد سراسر همه مردمی بود و مهر دلش گشت شادان، برافروخت چهر مر او را گرامی همی داشتند زمانیش بی بزم نگذاشتند سوم روز فرمود تا رفت پیش سخن گفت با او ز اندازه بیش وزآن پس بدو گفت فرمان شاه بجای آر و آن گاه بردار راه مگر شاه را، گفت، باشد گران مرا گر دهد دست پیش سران بدان سان که سوگند طیهور خورد خورَد شاه و از من نباشدش درد فرستاده را داد شه، دست راست ببستش به سوگند از آن سان که خواست ایرانشاه