خواجه عبدالله
طبقات الصوفیه - امالی پیر هرات
بخش ۱۳۱ - الطبقة الرابعة منهم ابوعلی الرود باری رحمه اللّه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کان من ابناء الروساء والوزراء لزم الجنید و صحبه و اقام بمصر و صار شیخ الصوفیه ورئیسهم و مات سنه ثلث و عشرین و ثلثمائه، و هو خال ابی عبداللّه الرودباری نام وی احمد بن محمد بن القاسم بن منصور بن شهریار بن مهر فاذا ربن فرعده بن کسری. و گفتند: که نام وی محمد بن احمد است. گفتند: کی حسن بن همام بود. لکن نه درست است. از اهل بغداد است بمصر بوده و شیخ مصریان ایذ و آنجا برفته در سنه اثنی و عشرین و ثلثلمائه. و گویند کی سنه ثلث و عشرین. شاگرد بوالعباس مسروق ایذ و با جنید و نوری و بوحمزه و حسن مسوحی صحبت کرده و آن طبقه ببغداد. و بشام بابوعبداللشه جلا صحبت کرده، عالم بوده و فقیه و حافظ و ادیب و امام و سید قوم خال بوعبداللّه رودباری ایذ و شاعر صوفیان، و باصل از بغداد بود از ابناء روسا و وزراء ود بیران، با جنید بوده روزگاری، یگانه ائمه این قوم ایذ در نزع گفته: و حقک لا نظرت الی سواکا بعین مودة حتی اراکا الست معذبی، بجفونی طرف و بالخدالمورد من جناکا در قدیم شیخ الاسلام «گفت قدس اللّه روحه» می گفت: که من شاگرد یوسف حسین رازی ام، و مرید حصری ام، و غلام واسطی ام، و فدی بوعلی رودباری ام. گفت: هزار و دویست و اند پیر شناسم، درین طریق این چند تن جدا کرده ام مخصوص. بوعلی رودباری گوید: کی استاد من در تصوف جنید ایذ، و در فقه بوالعباس سریج، ودر ادب بوالعباس ثعلب، و در حدیث ابرهیم حربی. و نعم ما قال. و شیخ بوعلی کاتب گوید: ما رایت اجمع بعلم الشریعة والحقیقة من ابی علی الرودباری. شیخ الاسلام گوید: کی ویرا ابیات است درین کوی نیکو، یکی آنک گوید: من لم یکن بک فانیاً عن حظه و عن الهوی والانس بالاحباب اذ تیمته صبابة جمعت له ما کان مفترقاً من الاسباب فکانه بین المراتب قایم لمنال حظ او جزیل ثواب شیخ الاسلام گفت: که مرا درین شعر حسد است، که هیچکس را جای باز نگذاشته که همه بگفته، معنی! ابیات وی آنست که می گوید: هر که نه ببقاء تو از خود فانی گشته یا باری در بند تو متواری گشته، مردیست در غلط افتاده از بهینه محجوب مانده در تمنی افتاده. و بوعلی رودباری گفته: والاهم قبل اعمالهم و عاداهم قبل اعمالهم ثم جازاهم باعمالهم. شیخ الاسلام گفت: که کل این علم همه اینست و خلق غافل اند ازین، خلق مشغول بپوست اند، مغزی باید یعنی حقیقتی. و هم وی گفته: حجب الخلق بالخلق و انفرد الحق بالحق بلاخلق. و این ابیات ویراست. شعر: و سألت عن صفو الصبابة قیل لی ایثار روحک قلت خذ عنانها کل له و به و منه فاین لی شییء فاو ثره فطاح لسانها هم ویر است. روحی الیک بکلها قد اجمعت اضیق السجون معاشرة الاضداد و هم وی گفته: فضل المقال علی العفال منقصة وفضل الفعال ععلی المقال مکرمة خواجه عبدالله