خواجه عبدالله
طبقات الصوفیه - امالی پیر هرات
بخش ۱۱۷ - و من طبقة الثالثه ایضاً محمد بن اسماعیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
او محمد بن حامد الترمذی، کنیة ابوبکر، از مشایخ خراسانست. احمد خضرویه دیده و جز ازو، و پسروی بونصر از یگانهٔ فتیان خراسان بود. محمد حامد گفته: کی سرمال و مایهٔ تو، دل تو ایذ. چون دل خود مشغول کنی بهواجس ظنون، و ضایع کنی اوقات خود بچیزهاء که ازان که ترا بسر است چگونه سود کنی بر زیان شدن مایهٔ سرمال؟ شیخ الاسلام گفت. که شبلی٭ گفت: که این سرک وقت خود که داری بناز دار، که تا جاویدان بران صحبت می باید کرد، آنجا سروقت ندهند آن از اینجا باید برد: ارجعوا وراء کم با منافقان خواهند گفت. شیخ الاسلام گفت: که صوفی دل ایذ و وقت ایذ و زندگانی که اگر «از» صوفی وقت و دل نیکو و فارغ بشود چی بماند؟ و گفت: که فراغت دل، خانهٔ حق ایذ و گفت: که مومن ابن الوقت باشد نه این یعنی العمل. و هم محمدحامد گفت: اذا تمکنت الانوار فی السر نطقت الجوارح بالبر. و هم وی گفت: و هم وی گفت: الولی فی ستر حاله ابداً، والکون کله بنگر علیه. خواجه عبدالله