اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۱: با درد عشق جانان درمان چه کار دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با درد عشق جانان درمان چه کار دارد با بی سران سودا سامان چه کار دارد گر آشنای عشقی بیگانه از خرد شو در بزم اهل دانش نادان چه کار دارد تا از خودی نگردی فانی خدا نه بینی در مجلس گدایان سلطان چه کار دارد زاهد که هست خودبین هرگز نشدخدابین باکفر بت پرستان ایمان چه کار دارد از حکم اوست ای دل هر نیک و بد که بینی با حکم کردگاری دوران چه کار دارد هرگز وفا نکردند خوبان بعهد و پیمان در پیش بیوفایان پیمان چه کار دارد آزاده شد اسیری از قید درد دوری با محرمان وصلش هجران چه کار دارد اسیری لاهیجی