اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۷: دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوستانم باز خواهد گشت یارم الغیاث من ز دستش چاره جز مردن ندارم الغیاث دامن وصلش نمی آید بدست و من چنین در غم هجران او زار و نزارم الغیاث جان و دل از درد عشقش خون شد و هرگز دمی حال دل در پیش وی گفتن نیارم الغیاث جرعه از باده لعل لبش خواهم که من بی می لعلش مدام اندر خمارم الغیاث می کشم بار غم عشق و جزاینم نیست کار در غم عشقش همین است کار و بارم الغیاث بیوفایی بین که خونم را بشمشیر جفا دم بدم میریزد آن زیبا نگارم الغیاث ترک چشمش رخت جان و دل به یغما می برد از جفا و جور چشمش زار زارم الغیاث غمزه چشمش بهر دم از کمان ابروان میزند برجان خدنگ بیشمارم الغیاث نیست هرگز ای اسیری از کمال غیرتش در حریم خاص او یک لحظه بارم الغیاث اسیری لاهیجی