اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۷۴: صیت جمال روی تو عالم فروگرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صیت جمال روی تو عالم فروگرفت حسنت جهان گرفت و بوجه نکو گرفت زاهد که منع عاشق دیوانه می نمود رویت چو دید آتش عشقش درو گرفت بی پرده تاب حسن و جمالش کسی نداشت زان رو نقاب مائی ما را برو گرفت غلمان و حور را بنظر کی درآورد هر دل که با جمال رخ یار خو گرفت (چون وایه دلم همه دم شاهد و می است از توبه دست شستم و جام و سبو گرفت) (تا از نقاب زلف جمالش نمود رو سودای زلف او همه جان موبمو گرفت) (گویند از چه جان اسیری مشوش است) (آشفتگی ز زلف پریشان او گرفت) اسیری لاهیجی