خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۹: از چشم ما چو می طلبد لعل او گهر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از چشم ما چو می طلبد لعل او گهر نامردمی بوَد که نیاریم در نظر چون دُر خبر ز رستهٔ دندان یار گفت معلوم می شود که یتیمی ست باخبر روی چو روز عمر تو را تابدید شمع هر شب ز رشک می رودش آتشی به سر گفتم فدای چشم تو رخسار زرد من خندید و گفت چند خری فتنه را به زر گو بر فروز شمع مرادی که از خطت روزی به پیش آمده از شب سیاهتر گر در رهت ز دیده خیالی بریخت آب سهل است، گو بیا و از این ماجرا گذر خیالی بخاری