خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: آنچه بی روی توام گریه به روی آورده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنچه بی روی توام گریه به روی آورده است سیل خون است که از دیده به جوی آورده ست باده نوشان تو خرسند به بویی بودند ز آن می لعل که ساقی به سبوی آورده ست با غم عشق تو بی وجه مرا جان دادن دل نمی داد ولی زلف تو روی آورده ست قیمت نکهت زلف تو صبا می داند که شب تیره از آن راه چو موی آورده ست ای خیالی مده از دست که اکسیر بقاست گرد خاکی که صبا ز آن سرِ کوی آورده ست خیالی بخاری