خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۱۰: طیلسانت چو کژ افتاد ببستی او را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طیلسانت چو کژ افتاد ببستی او را ره گشادی تو به خورشید پرستی او را ریخت چشمت به جفا خون دل و دانستم که بر این داشت در ایّام تومستی او را دل چون شیشهٔ پر خون که به دست تو فتاد به درستی که دمادم بشکستی او را زلفت ار دست گشاید به جفا عیب مکن چون تو در فتنه گری دست ببستی او را تا خیالی به غم نیستی خود خو کرد نیست دیگر به کسی دعوی هستی او را خیالی بخاری