ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۱: من ندیدم نشنیدم که بود در چمنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من ندیدم نشنیدم که بود در چمنی همچو بالای تو سروی و چو رخ نسترنی چند از رسته دندان چو عقد گهرت صدفش جوهر فردی شده یعنی دهنی تا گل عارضت اندر چمن حسن بود کی خوش آید بدلم یاسمنی یاسمنی دگر از مادر ایام نزاید پسری چون تو یاقوت لبی سنگدلی سیمتنی تا دلم بشکند اندر خم زلفت بطفیل افکنی هر نفس از وی شکنی بر شکنی مکن ایدوست بدستان مفکن در پایم ز آنکه سر حلقه عشاق نیابی چو منی تو شدی یوسف مصری و ولی ابن یمین گشت یعقوب صفت ساکن بیت الحزنی ابن یمین