ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۲: زهی بوقت سخن لعلت از در افشانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی بوقت سخن لعلت از در افشانی شکسته رونق بازار گوهر کانی حدیث طره مشکینت قصه ایست دراز بکنه آن نرسد خاطر از پریشانی توئی که مینهد آبحیات از دل پاک به پیش لعل تو بر خاک تیره پیشانی دلم وصال تو میجست عقل میگفتش بخیره کشتی بر خشگ تا بکی رانی شکایتی ز تو گر هست با تو گویم و بس که گر ز تست مرا درد هم تو درمانی بجز موافق طبع تو یکنفس نزنم گرم بر آتش سوزان چو عود بنشانی بیا که ابن یمینت بدیده جا سازد که جویبار سزد جای سرو بستانی ابن یمین