ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۶: مرحبا ایچشم جان روشن بنور رای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرحبا ایچشم جان روشن بنور رای تو دستگیر دل گه آشفتگی گیسوی تو هر که دید آن موی و رو در کفر و در اسلام گفت صبح اسلام است و شام کفر روی و موی تو پیش شمع روی تو مهر فلک پروانه ایست جفت شد ماه نو از طاق خم ابروی تو آفتاب نور بخشی سایه از من وامدار تا شوم ذره صفت اندر هوای کوی تو با دل شوریده گفتم بر سر خوان امید جز جگر ما را نصیبی نیست از پهلوی تو پیش تیر غمزه خوبان سپر گشتن ز عشق و آن کمان بالاترست از قوت بازوی تو گفت کای ابن یمین از من مبین اندوه خویش دیده میآرد بلاهم سوی من هم سوی تو ابن یمین