ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۹: آبحیات میچکد از لب جانفزای تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آبحیات میچکد از لب جانفزای تو راحت روح میدهد خنده دلگشای تو خوش بود از لبت سخن هم بجفا و هم ثنا همچو ثنا خوش آیدم از لب تو جفای تو مهر رخت بتیغ اگر گرد بر آرد از دلم ذره خاک من کند میل سوی هوای تو گر بهلاک جان بود میل تو من رضا دهم هیچ ارادتی مرا نیست بجز رضای تو حجره دل چو جای تست از غم خود تهی کنش غم چه که هیچ شادیی نیست مرا بجای تو جز لب و دیده در غمت خشگ و ترم نماند هیچ از تر و خشگم آنچه هست نیست مگر برای تو تا تو برخ غزاله ئی تا تو بچشم چون غزال ابن یمین ز جان و دل هست غزلسرای تو ابن یمین