ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۲: عارضست آن یا گل سیراب بر برگ سمن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عارضست آن یا گل سیراب بر برگ سمن قامتست این یا قد شمشاد یا سرو چمن گفتم اندر وصف آنشیرین دهن رانم سخن خود سخن در وی نمیگنجد ز تنگی دهن در دلم مهر رخ چون ماهش امروزی مدان سالها شد تا همی تابد سهیل اندر یمن با رخش نوری ندارد چون چراغ نیمروز پرتو اینشمع زرین پیکر مینا لگن گر چه چشم مست او کشتم بکین اما مرا تا ابد خواهد دمیدن بوی مهرش از کفن عاشقانرا بوی زلفت ای بت یوسف جمال هست چون یعقوب کنعانرا نسیم پیرهن زلف چون شام ترا اگر مشک میگویم خطاست چون زهر چین خیزدش صد نافه مشک ختن در دل ابن یمین مهر رخ چون ماه تو خوشترست از روشنی در چشم و روح اندر بدن ابن یمین