ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۲: زلف مشکین تو بر طرف بنا گوش چو میم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زلف مشکین تو بر طرف بنا گوش چو میم هست چون بر سمن از سنبل تر حلقه جیم من بجز جوهر فرد تو که نامش دهن است درج یاقوت ندیدم صدف در یتیم در جهان نیست کسی را بجز از نرگس مست نسخه غمزه جادوی تو آن نیز سقیم تا چه فرخنده وجودی که چو موجود شدی ما در دهر شد از مثل تو فرزند عقیم ز آن حلاوت که لب لعل شکر بار تر است نبود بهره جز آنرا که بود ذوق سلیم ای نسیم سر زلفت دم جانبخش مسیح وی بنا گوش چو سیمت ید بیضای کلیم تا اشارات غم عشق تو بربود دلم هست قانون فلک راست چو تقویم قدیم چون ز خاک سر کوی تو صفا بینم و بس چه کنم روی به مروه چه کنم رکن حطیم زنده گردد بنوی بار دگر ابن یمین گر بخاکش گذرد ز آن دم جان بخش نسیم ابن یمین