ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۲: ای شمع رخسار ترا پروانه خورشید فلک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای شمع رخسار ترا پروانه خورشید فلک زینسان ندیدم آدمی حوری ندانم یا ملک چون قد یار نازنین چون خد آن سیمین سرین سروی نروید بر زمین ماهی نتابد بر فلک ز آنچهره شام زلف اگر یکسو کند باد سحر نور یقین آید بدر از تیرگی و هم و شک دل شد بدست غم زبون و زدل بر آمد موج خون دل را غم او هست چون گنجشک را سنگ تفک گر خاص خواهی ایفلان در کش عنان از دیگران زیرا که تو جانی و جان با کس نخواهم مشترک در بوته شوره ستم هستم چو زر ثابت قدم دانی عیار این درم چون عرضه داری بر محک گر ره سوی گلروی ما باشد پر از خار بلا ابن یمین را زیر پا چون پرنیان باشد خسک ابن یمین