ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۸: ای ز جام می عشق تو خرد رفته ز هوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز جام می عشق تو خرد رفته ز هوش لب و دندان ترا لعل و گهر حلقه بگوش عکس یاقوت لبت سوی بدخشان بردند آمد اندر رگ کان خون دل لعل بجوش پاسخ تلخ تو و خنده شیرین با هم نوش در نیش نهان گشته و نیش اندر نوش روی زیبای تو از زلف گره کردارت گشته چون آب ز باد سحری جوشن پوش دوش سیلاب غمم تا بسر زانو بود امشب ایدوست چه تدبیر که بگذشت ز دوش دل من بسته زنجیر سر زلف تو شد با گرفتار خود ای سست وفا سخت مکوش عهد بستی که در وصل گشائی بر من چو وفا نیستت ای دلبر بد عهد خموش بخت با ابن یمین دست در آغوش کند گر شود با تو شبی تا بسحر دست آغوش ابن یمین