ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۹: هر که را در سر هوای چون تو دلداری بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که را در سر هوای چون تو دلداری بود جان فدا کردن درین ره کمترین کاری بود گر رود سر در سر سودای وصلت باک نیست زین زیانها اندرین بازار بسیاری بود دیدن روی تو میخواهد دلم ای کاشکی طاقت نور تجلی توأش باری بود با تو چون پیوستم از دنیا بریدم بهر آنک زشت باشد گر بزیر خرقه زناری بود چون دل دیوانه را زنجیر زلفت بند کرد عاقل ار پندش دهد بیهوده گفتاری بود گر ببینم شمع رویش جان دهم پروانه وار کمتر از پروانه بودن کمترین کاری بود جان فشانی باید از ابن یمین آموختن هر کرا در سر هوای چون تو دلداری بود ابن یمین