ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۱: ز تاب می چو خوی از روی دلستان بچکد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز تاب می چو خوی از روی دلستان بچکد مرا ز نرگس تر آب ارغوان بچکد ز غنچه لب یاقوت رنگ او چه عجب که خون شود دل لعل از عروق کان بچکد زرنگ و بوی ندانم گلاب یا عرق است خویی که از رخ آنماه مهربان بچکد ز شرم عارض چون ماه او شگفت مدار گر آب از آتش خورشید آسمان بچکد بدان امید که صفرای او شود کمتر ز ثقبه عنبیم آب ناردان بچکد تن نزار من از عشق او چنان زرد است کزو بجای عرق آب زعفران بچکد ز لطف خود بسرم دست اگر فرود آرد چو خوی زهر بن مویم هزار جان بچکد گهی که ابن یمین وصف آن نگار کند ز نازکی سخن آید که آب از آن بچکد ابن یمین