ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۲: با ما غم هجران تو ای دوست نه آن کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با ما غم هجران تو ای دوست نه آن کرد کان قصه توانیم بصد سال بیان کرد از خانه دل رخت صبوری بدر انداخت چه جای صبوری که از اینخانه روان کرد با باغ و بهار طربم آتش شوقت آن کرد که با برگ رزان باد خزان کرد پیدا شد ازین اشک روان خلق جهانرا رازیکه دل غمزده در پرده نهان کرد دریاب مرا بار دگر زنده کزین پس هجران تو ای سرو روان قصد روان کرد چوگان قضا باز چو گوی ابن یمین را سرگشته و برگشته در آفاق دوان کرد با ما سرگردون جفا پیشه چو خوش نیست با خصم و بوی غیر مدارا چه توان کرد ابن یمین