ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۳۸: تا بر گل سیراب تو از غالیه خالیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا بر گل سیراب تو از غالیه خالیست حقا که مرا تیره تر از خال تو حالیست طغرای خم ابروی مشکینت ندارد مه گر چه از آن روی چو خورشید مثالیست در باغ لطافت قد چون سرو روانت چشم بد ازو دور برومند نهالیست محراب دلست آن خم ابروت که گوئی از غالیه بر پیکر خورشید هلالیست بر دیده ره خواب فرو بست خیالت نی نی غلطم بیتو مرا خواب خیالیست گر تن شودم خاک ز هجرانت چه باکست چون جان مرا هر نفسی با تو وصالیست سودای وصال تو ز سر ابن یمین را بیرون نرود گر چه که سودای محالیست ابن یمین