ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۳۵: بر سپهر حسن رویش آفتابی دیگرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر سپهر حسن رویش آفتابی دیگرست لیکن از شعر سیاهش سایبانی دیگرست زینت خوبان بگاه جلوه از زیور بود روی شهر آرای تو زیب و بهای زیورست گفتم آرم در دهن ناگه لبت خندید و گفت ز آن نمیترسی که بگدازد نه آخر شکرست با خرد گفتم که زیر سایه زلفش رخ است گفت میگویند اما آفتابی دیگرست درد عشقش چون نهان دارم که بر رویم ز اشک شرح آنرا خوش خطی از سیم بر سطح زرست بس که هست ابن یمین را آرزوی وصل او یک سخن کز روی معنی گنجهای گوهرست استعارت کرد از درگاه شاهنشاه و گفت باز اندر دل تمنای وصال دلبرست ابن یمین