ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۲۵: آن کزو داریم درد دل دوای جان ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن کزو داریم درد دل دوای جان ماست درد کز جانان بود سرمایه درمان ماست یوسف مصر دلست و همچو جان ما را عزیز بی رخش فردوس اعلی کلبه احزان ماست آبروئی نیست ما را پیش آن سلطان حسن ور بود آنهم ز سیل چشم اشک افشان ماست عاقلان گویند در زنجیر زلفش دل مبند این دل دیوانه پندارند در فرمان ماست گفت نزد ما ز حرمت کس نمی یارد رسید گر چه حرمت هست لیکن این خود از حرمان ماست ما چو ترک جان گرفتیم از پی جانان خویش اندرین ره هر چه آن دشوار هست آسان ماست جان فدا کردیم و سر در پایش افکند و نگفت هرگز او کابن یمین سرگشته و حیران ماست ابن یمین