ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۶: بیاض غمزه روی و سواد طره شب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیاض غمزه روی و سواد طره شب ز روی و موی نمود آن نگار شیرین لب رخش سایه زلف اندرون بدان ماند که آفتاب درخشان شود میانه شب کنم تحمل جور رقیبش از پی آنک ز مار مهره بدست آید و ز خار رطب پیام دادم و گفتم که سوخت پیکر من ز مهر روی تو چون از فروغ ماه قصب جواب داد که من ماهم و تنت قصب است قصب ز پرتو مه گر بسوخت نیست عجب اگر چه آن صنم آذری خلیل منست مرا عذاب چو نمرود میکند بلهب بیا و بر لبم آبی زن ایمسیح نفس که تاب مهر تو میسوزدم در آتش تب ز سر برون نکنم جستجوت در همه عمر اگر چه در تک و پویم شکست پای طلب سفر ز کوی تو ابن یمین چگونه کند که باشد از رخ و زلف تو ماه در عقرب ابن یمین