ازرقی هروی
قصیده ها
شمارهٔ ۲۱: این بربطیست صنعت او سحر آشکار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این بربطیست صنعت او سحر آشکار و اندر عجب ز صنعت او چشم روزگار چونانکه از چهار طبایع مرکبیم ترکیب کرده اند طبایع درو چهار عودست نام او و بدین سان که دید عود ؟ زین گونه برده عنبر و عود اندر و بکار خوبیش بی قیاس و درو نقش بی عدد نغزیش بی مثال و درو عقد بی شمار آرامگاه این بود اندر کنار دوست آواز او نشاط دل عاشقان زار خرم تر از بهار سراید بزیر و بم گه کینۀ سیاوش و گه سبزۀ بهار بی در و گنج هرکه برو زخمه برزند هم گنج گاو یابد و هم در شاهوار از آسمان بهست ، که آواز زخم او نوعی ز خدمتست گه بزم شهریار جاوید بادشاه زمین و زمانه را در گوش بانگ مطرب و در دست زلف یار ازرقی هروی