جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۶: لحظه آن سنبل از گل وا فکن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لحظه آن سنبل از گل وا فکن واتشی در پیر و در برنا فکن پرتوی از نور رخسارت بتاب غلغلی در عالم بالا فکن زاب آن چاه زنخدان چو سیم قطره در نرگس شهلا فکن عاشقان را شربت جلاب ده شکری زان لعل در دریا فکن در هوایت ذره سرگشته ام آفتابا سایه بر ما فکن سر همی با ما گران داری چرا چون جنایت افکنی پیدا فکن گرگناهی کرده ام اعلام کن ور غباری هست بر صحرا فکن با لبت گفتم که بوسی بخش گفت گر شتابی نیست با فردا فکن جمال الدین اصفهانی