جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۶: بامن ایدوست ستمگر چو جهانی چکنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بامن ایدوست ستمگر چو جهانی چکنم هر چه خواهی ز جفا می بتوانی چکنم نیک و بد ازین دندان بتو میباید ساخت نگزیرد دل من از تو که جانی چکنم گرچو جان رخ بنمائی چو جهان جور کنی نبود سخت عجب جان جهانی چکنم همه را باز نوازی همه را باردهی خود مرا یاد نیاری و نخوانی چکنم در سخن با همه کس شکرباری ز دهان بامن از بخت من ار تلخ زبانی چکنم دوش گفتی ز سر خشم بسوزم دل تو دل تو داری و دل از تست و تو دانی چکنم یاد دارم که تو با بنده نه چونین بودی من همانم که بدم گر تو نه آنی چکنم خود گرفتم که زر و سیم بچنگ آرم باز بجوانی که گذشت آه جوانی چکنم پای برجا نبود با تو سخنهای چنین چه دهم درد سرخویش و گرانی چکنم جمال الدین اصفهانی