جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۱: جان من گوئی زتن می بگسلد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان من گوئی زتن می بگسلد یار من هرگه زمن می بگسلد رشته عهدی که خود بندد همی بی سبب هم خویشتن می بگسلد تافکند او دامن اندر پای حسن سرو دامن از چمن می بگسلد عشقبازی نیک داند دل و لیک اولین بازی رسن می بگسلد از ضعیفی گر همی نالم چونای همچو چنگم رگ ز تن می بگسلد هرچه گویم بوسه، میگوید که زر چون کنم اینجا سخن می بگسلد جمال الدین اصفهانی