جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴: چه کنم دوستی یگانه نماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه کنم دوستی یگانه نماند هیچ آزاد در زمانه نماند بر دل من زند فلک همه زخم مگرش جز دلم نشانه نماند زانهمه کار و بار و آن رونق آه و دردا که جز فسانه نماند در دو چشمم که از تو روشن بود جز سرشک چونادرانه نماند مرگرا کرد باید استقبال که میانمان بسی میانه نماند زود باشد که جان بپردازم که بدین رقعه جای خانه نماند غم دل میتوان نهفت آخر زردی روی را بهانه نماند هر چه اسباب عیش بود برفت جز زیانیم در زمانه نماند هیچ نومید نیستم که کسی در غم چرخ جاودانه نماند جمال الدین اصفهانی