جمال الدین اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳: عشق تو همچون قضا فرمانرواست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق تو همچون قضا فرمانرواست وصل تو همچون قدر مشکل گشاست لعل میگونت بسرخی میزند سرخیش زانست کاندر خون ماست عشق تو زر کرد رنگ روی من این نه عشقست ای پسر این کیمیاست گفتی از تو جان و ازمن یک نظر اینچنین اسراف کردن هم خطاست محنت من دایم از دل خاستست خشم تو باری ندانم کز چه خاست گفتی ای بدعهد برگشتی ز ما هم مرا بدعهد خوان فرمان تراست رخ مگردان چون مرا بینی زدور بی سبب اعراض نوعی از جفاست چند گوئی صبر باید کرد چند؟ من ندانم صبر زندانت کجاست جمال الدین اصفهانی