بیهقی
تاریخ بیهقی | دفتر هفتم
اقامه رسم تعزیت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
و امیر ماتم داشتن ببسیجید و دیگر روز كه بار داد با دستار و قبا بود سپید و همه اولیا و حشم و حاجبان با سپید آمدند. و رسول را بیاوردند تا مشاهد حال بود. و بازارها در ببستند و مردم و اصناف رعیت فوج فوج میآمدند. و سه روز برین جمله بود و رسول را می آوردند و چاشتگاه كه امیر برخاستی، بازمیگردانیدند و پس از سه روز مردمان ببازارها بازآمدند و دیوانها در بگشادند. و دهل و دبدبه بزدند. امیر خواجه علی را بخواند و گفت: مثال ده تا خوازه زنند از درگاه تا در مسجد آدینه و هر تكلّف كه ممكن گردد، بجای آرند كه آدینه در پیش است و ما بتن خویش بمسجد آدینه خواهیم آمد تا امیر المؤمنین را خطبه كرده آید. گفت: چنین كنم. و بازگشت و اعیان بلخ را بخواند و آنچه گفتنی بود، بگفت و روی بكار آوردند روز دوشنبه و سه شنبه و چهارشنبه و پنج شنبه تا بلخ را چنان بیاراستند از در عبد الاعلی تا مسجد جامع كه هیچ كس بلخ را بر آن جمله یاد نداشت، و بسیار خوازه زدند از بازارها تا سر كوی عبد الاعلی و از آنجا تا درگاه و كویهای محتشمان كه آنجا نشست داشتند. پس شب آدینه تا روز میآراستند. روز را چنان شده بود كه بهیچ زیادت حاجت نیامد. و امیر بار داد روز آدینه و چون بار بگسست ، خواجه علی میكائیل گفت: زندگانی خداوند دراز باد، آنچه فرمان عالی بود در معنی خوازه ها و آذین بستن راست شد، فرمان دیگر هست؟ امیر گفت: بباید گفت تا رعیت آهسته فرو نشیند و هر گروهی بجای خویش باشند و اندیشه خوازه و كالای خویش میدارند و هیچ كس چیزی اظهار نكند از بازی و رامش تا ما بگذریم، چنانكه یك آواز شنونده نیاید. آنگاه كه ما بگذشتیم كار ایشان راست ، آنچه خواهند كنند، كه ما چون نماز بكردیم، از آنجانب شارستان بباغ بازرویم. گفت: فرمان بردارم، و بازگشت و این مثال بداد و سیاه پوشان برآمدند و حجّت تمام گرفتند. بیهقی