مسعود سعد سلمان
مقطعات
شمارهٔ ۲۳ - مرثیت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
راشد از رشد روزگار نیافت رشد از اینگونه بس فراوان کرد تن او را که جان دانش بود فلک جان ربای بی جان کرد گوهری بود رشکش آمد ازو در دل خاک از آتش پنهان کرد ای برادر چگونه شرح دهیم آنچه بر ما سپهر گردان کرد هر زیارت ز مال و جاه که بود ما دو تن را به قهر نقصان کرد دل ما خود ز حبس بریان بود دیده ما ز درد گریان بود صالحی داشتم که شیر نکرد آنچه او سالها به میدان کرد چون همی دید کار من دشوار کار خود را به مرگ آسان کرد راشدی داشتی تو فرزندی که همه کار تو به سامان کرد در ربودش ز تو زمانه دون تا تو را مستمند و حیران کرد بد نیارست کرد چرخ بدو تا تو را در نهفته زندان کرد زانکه دانست کاین چنین فعلی با تو جز پای بسته نتوان کرد تو بر آن راشد آن جزع کردی که همه کس حکایت آن کرد داستانی شد آنچه بر صالح باز مسعود سعد سلمان کرد مسعود سعد سلمان