مسعود سعد سلمان
قصاید
شمارهٔ ۲۷۳ - ثنای سیف الدوله محمود: بر من بتافت یار و بتابم ز تاب او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر من بتافت یار و بتابم ز تاب او طاقت نماند پیش مرا با عتاب او این روی پر ز دره و در خوشاب گشت از آرزوی دره و در خوشاب او از رشگ آن نقاب که بر روی او رسد گشت این تن ضعیف چو تار نقاب او چون نوشم آید ارچه چو زهرم دهد جواب زیرا که هست بر لب راه جواب او بربود خواب از من و آنگه بخفت خوش پیوسته گشت گویی خوابم به خواب او خوردم شراب عشقش یک ساغر و هنوز اندر سر منست خمار شراب او چنگ عقاب زلفش و پرتذرو روی ایمن رخ تذرو ز چنگ عقاب او باز سپید روی و غراب سیاه زلف وز بیم باز او شده لرزان غراب او داند که هست بسته زلفین او دلم هر ساعتی فزون کند از پیچ و تاب او چون زر پخته شد رخ چون سیم خام من زان آفتاب تابان وز مشک ناب او گر زر ز آفتاب زیادت شود همی نقصان چرا شود زرم از آفتاب او بر عاشق ای نگارین رحمت کن و مسوز بر آتش فراق دل چون کباب او شاید که آب او بر توبه شود که هست زان مجلس شهنشه گیتی مآب او محمود سیف دولت شاهی که در جهان شاهنشه ست از همه شاهان خطاب او هر ملک را اگر چه فراوان بود زمان محمود شاه باشد مالک رقاب او شخصش سپهر و خلقش در وی نجوم او خشمش اثیر و تیرش در وی شهاب او کفش سحاب و تازه ازو بوستان ملک زحمت ندید و صاعقه اندر سحاب او یابد فلک درنگ به وقت درنگ او گیرد زمین شتاب به گاه شتاب او باشد هوا گران چو سبک شد عنان او گردد زمین سبک چو گران شد رکاب او صافی شدست آب جلالت ز آتشش افروخته ست آتش هیبت ز آب او آبست و آتشست حسامش به رزمگاه روی زمین و چرخ پر از موج و تاب او در دیده مخالف ملکست سیل او واندر دل معادی دین التهاب او هر بقعه ای که مرکب او بسپرد زمینش گردد گلاب و عنبر آب و تراب او روید به جای خار شقایق ز عنبرش باشد به جای سنگ گهر در گلاب او آثار مهر اوست در آباد این زمین تأثیر کین اوست چنین در خراب او کم باد بدسگال وی و باد بر فزون اقبال و ملک و دولت و عمر و شباب او چون باغ باد مجلسش آراسته مدام چون عندلیب و بلبل چنگ و رباب او مسعود سعد سلمان