مسعود سعد سلمان
قصاید
شمارهٔ ۲۲۶ - مدیح سیف الدوله محمود: قدحی نوش کرد شاه زمین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قدحی نوش کرد شاه زمین شاه محمود سیف دولت و دین تا که نفس چو آب او شد پاک شد متین شخص او چو کوه متین نز پی علتی و رنجی خورد بود بر صحت تنش به یقین گیرد آیین خسروان زیراک خسروان را چنین شدست آیین بوستان را بگفت باد که کرد قدحی نوش پادشاه زمین بوستان از برای شاه به راه بازگسترد سنبل و نسرین بست بر گلستان ز گل حجله وز شکوفه درخت را آذین شاخها از برای خدمت او کوژ کردند پشت را همگین لاله ها از برای شربت را حقه هایی شدند یاقوتین چون ملک نوش کرد شربت را یافت در طبع پاک او تسکین تهنیت کرد شاه را قدسی کرد روح الامین برو آمین خسروا رای تو رسانیدست رایت خسروی به علیین تا بروید به بوستان سوسن تا بتابد ز آسمان پروین تا بود زلف نیکوان بر رخ حلقه در حلقه گشته چین در چین شاد بادی ز ملک و دولت و عمر هر سه بادند با تو گشته قرین فتح و اقبال مرا تو را پس و پیش نصرت و سعد بر یسار و یمین بر تو فرخنده باد و فرخ باد ای شهنشاه شربت نوشین دولتت پیشکار باد و رهی ایزدت رهنمای و بخت معین مسعود سعد سلمان