مسعود سعد سلمان
قصاید
شمارهٔ ۹۳ - مدح سلطان مسعود: برترست از گمان ملک مسعود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برترست از گمان ملک مسعود بادتا جاودان ملک مسعود کام گردد به بوی نافه مشک چون بگوید زبان ملک مسعود تا بر اطراف دین و دولت کرد تیغ را پاسبان ملک مسعود کمر عدل بست چون بنشست ملک را بر میان ملک مسعود قدم خسروی نهاد به فخر بر سپهر کیان ملک مسعود تا به تدبیر پیر شاهی را داد بخت جوان ملک مسعود از شرف تازه زیوری بندد ملک را هر زمان ملک مسعود تا برافروخت آتش هیبت در جهان ناگهان ملک مسعود بدسگالان ملک را بگداخت مغز در استخوان ملک مسعود وقف کردست بر سر شیران سر گرز گران ملک مسعود چون به کام گشاد ناوک را راند اندر کمان ملک مسعود جرم برجیس را کند بر جاس بر خم آسمان ملک مسعود در درنگ و شتاب حمله چو کرد باره را امتحان ملک مسعود کرد مر کوه و باد را خیره به رکاب و عنان ملک مسعود باد تا هست کامرانی و قهر قاهر و کامران ملک مسعود دولت و ملک شادمان باشند تا بود شادمان ملک مسعود خسرو شاه شهریار زیاد در جهان سالیان ملک مسعود مسعود سعد سلمان