مسعود سعد سلمان
قصاید
شمارهٔ ۴۲ - اندرز: کس را بر اختیار خدای اختیار نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کس را بر اختیار خدای اختیار نیست بر دهر و خلق جز او کامگار نیست قسمت چنان که باید کردست در ازل و اندیشه را بر آنچه نهادست کار نیست بر یک درخت هست دو شاخ بزرگ و این می بشکند ز بار و بر آن هیچ بار نیست چون کاین کثیف جرم زمین هست برقرار چون کاین لطیف چرخ فلک را قرار نیست آنها که بر شمردم گویی به ذات خویش موجود گشته اند کشان کردگار نیست دانی که بی مصور صورت نیامده ست دانی که این سخن بر عقل استوار نیست شاید که از سپهر و جهان رنجکی کشد آن کس کش از سپهر و جهان اعتبار نیست ای مبتدی تو تجربه از اوستاد گیر زیرا که به ز تجربه آموزگار نیست شادی مکن به خواسته و آز کم نمای کان هر چه هست جز ز جهان مستعار نیست بدهای روزگار چه می بشمری همی چون نیک های او بر تو در شمار نیست از روزگار نیک و بد خویشتن مدان کز ایزدست نیک و بد از روزگار نیست مسعود سعد سلمان