مسعود سعد سلمان
مثنوی ها
شمارهٔ ۱ - توصیف بر شکال
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برشکال ای بهار هندستان ای نجات از بلای تابستان دادی از تیر مه بشارت ها باز رستیم از آن حرارت ها هر سو از ابر لشکری داری در امارت مگر سری داری بادهای تو تو میغ ها دارند میغ های تو تیغ ها دارند رعدهای تو کوس هاکوبند چرخ گویی همی که بکشوبند طبع و حال هوا دگر کردی دشت ها را همه شمر کردی سبزه ها را طراوتی دادی عمرها را حلاوتی دادی راغ را گل زمردین کردی باغ را شاخ بسدین کردی ای شگفتی نکونگار گری رنگ طبعی نکو به کار بری تو بدین حمله ای که افکندی بیخ خشکی ز خاک برکندی تیر بگذشت ناگهان بر ما منهزم گشت لشکر گرما تن ما زیر جامه های تنگ گشت تازه ز بادهای خنک اینت راحت که رنج گرما نیست پس ازین جز امید سرما نیست حبذا ابرهای پر نم تو حبذا سبزه های خرم تو عیش و عشرت کنون توان کردن می شادی کنون توان خوردن که ز گرمی خبر نگردد جان نشود همچو چوب خشک دهان جام باده بجوشد اندر کف چون سر دیگ بر نیارد کف گرچه دور اوفتد ز چشم ترم من به وهم اندرو همی نگرم مسعود سعد سلمان