حکیم ناصر خسرو
قصاید
قصیده شماره ۲۰۴: از بهر چه، ای پیر هشیوار هنربین،
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از بهر چه، ای پیر هشیوار هنربین، بر اسپ هوا کرد دلت بار دگر زین؟ دین است نهال شکر حکمت، پورا، بنشانش و به هر وقت ازو بار شکر چین مر بند هوا را به جز از حکمت نگشاد حکمت برد از عارض و رخسار چو زر چین این است تو را منزل و زاد، ای سفری مرد برگیر، هلا، زاد و همه بار سفر زین طین است تو را اصل، بلی، لیکن بنگر کان چیست کزو گشت چنین یار هنرطین ای رفته چهل سال به تن در ره دنیا، گمراه چرا شد دل هشیار تو در دین؟ راهت بنمایم سوی دین گر تو نگیری اندر دل از این پند پدروار پدر کین دار گذر است اینت، به پرهیز و به طاعت بشتاب و بپرهیز و رو از دار گذر هین بنداز تبرزین، چو طبرزد بشنو پند چون من به طبرزد که کند کار تبرزین؟ حکیم ناصر خسرو