عرفی شیرازی
مثنوی ها
شمارهٔ ۹۷: کسی کو دلگشا ماند دلش چون سنگ می بینم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی کو دلگشا ماند دلش چون سنگ می بینم از آن در خوشدلی هم خویش را دلتنگ می بینیم براه عشق هرکس کوشش دارد بغیر از من که دائم چند و چون در منزل و فرسنگ می بینم ندانم کین پریشان دل چه میخواهد ز جان خود مدام این شیشه را درگفت وگو با سنگ می بینم همین غمها بعهد جهل بود اما نمیدیدم همانا این ستم ها را من از فرهنگ می بینم ! تو حق بینی و من هم ای حکیم این جنگ بی سوداست تو خاصیت ز گوهر بینی و من رنگ می بینم نقاب از چهره تا افکنده خورشید تابانم ز شرم بی نقابی باقضا در جنگ می بینم نمیدانم که عرفی را چه معنی میخلد دردل که بازش های ها گریه هر آهنگ می بینم عرفی شیرازی