عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۸۰: ما کسی را نشناسیم که غم نشناسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ما کسی را نشناسیم که غم نشناسد هست بیگانه مرا آن که الم نشناسد من و آن غمزه که چون تیغ برآرد ز میان طایر بتکده و مرغ حرم نشناسد شرم باد از صنمی، برهمنی را که اگر در حرم دیده گشاید به صنم، نشناسد یا رب آن کس که کند تهمت شادی بر من تا ابد کام دلش لذت غم نشناسد با شهیدان شهادت که غم راز لبم زخم ما مرهم و الماس به هم نشناسد دل عرفی بود آسوده ز هر بود و نبود دو جهانی که وجود است، عدم نشناسد عرفی شیرازی